تحولات لبنان و فلسطین

این روزها بهروز غریب‌پور خالق اپراهای ماندگار «عاشورا»، «رستم و سهراب»، «عشق» و چندین نمایش عروسکی دیگر، مشغول آماده‌سازی اپرای «همای همایون» است.

غفلت از ظرفیت‌های دراماتیک ادبیات کهن

نمایشی که چند سال است گروه تئاتر عروسکی «آران» به سرپرستی غریب‌پور در تدارک آن هستند. او در خصوص آخرین وضعیت و سرانجام اپرای «همای همایون» درباره خواجوی کرمانی می‌گوید: حدود چهار سال است درگیر تولید اپرای عروسکی «همای همایون» هستم، تئاتری که در ابتدا قرار بود با حمایت استانداری کرمان و اداره‌ کل ارشاد این استان تولید شود ولی تمام پیش‌بینی‌ها تغییر کرد چون این مدیران نشان دادند درکی از پدیده‌های هنری و پدیده نوظهوری مثل اپرای عروسکی ندارند. به گفته این کارگردان، پیش‌تر موسیقی این اپرا با حمایت بنیاد رودکی ساخته و ضبط شده بود و با توجه به مذاکراتی که با مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی برای تولید اپرای عروسکی همای همایون انجام گرفته به این نتیجه رسیده‌اند که با حمایت بنیاد رودکی این اپرا را تولید کنند و منتظر استانداری و اداره کل ارشاد استان کرمان نباشند.

برای همای همایون کفش آهنین پوشیدم

سرپرست گروه تئاتر عروسکی «آران» با بیان اینکه احتمالاً همای همایون برای نیمه دوم سال به روی صحنه می‌رود به خبرنگار ما می‌گوید: من برای به روی صحنه بردن همای همایون، کفش آهنین پوشیدم. ما موسیقی را با مشکلات زیادی ضبط کردیم. سال گذشته بهزاد عبدی، آهنگساز کار به اوکراین رفت و در آنجا موسیقی کار ضبط شد. در ایران خواننده‌هایی همچون سالار عقیلی، نوید نوروزی، حسین علیشاپور، مهدی جابر و دیگرانی که به جای نقش‌های متعدد خواندند، صدایشان ضبط شده است. ما در روزهای کرونایی کار کردیم و تمام مسئله ما این بود که بنیاد رودکی بایستی به مسئولان سفارش‌دهنده اثری از خواجوی کرمانی فشار ‌آورد تا بودجه کار را تأمین کنند اما آن‌ها شانه خالی کردند. 
او با بیان اینکه ارقام در حوزه نمایش عروسکی بسیار پایین است، ادامه می‌دهد: اگر بگویم برای اجرای این اپرا، مشکل مالی حداقلی و به اندازه بودجه یک فیلم کوتاه داشتیم، باورتان نمی‌شود. در مصاحبه‌ای خواندم یک سرمربی فوتبال می‌گفت ما رقمی دریافت نکردیم، فقط ۵۰میلیارد تومان دریافت کردیم! وقتی این رقم را با کل بودجه هنرهای نمایشی در کشور مقایسه می‌کنیم باید خون بگرییم. من در این باره با یکی از مدیران فرهنگی صحبت کردم و به او گفتم شما از هنرمندان خارج از ایران دعوت می‌کنید که به وطنشان برگردند و کار کنند. منِ هنرمند داخل ایرانم و کشورم را ترک نکردم، مگر قرار است چقدر عمر کنم و چند اپرای دیگر کار کنم؟ شما دارید عمر من را بر باد می‌دهید! 
غریب‌پور می‌گوید: شنیدن این شعارها که می‌گویند هنرمندان خارج از ایران به کشور برگردند برایم سخت است چون ما در ایران هستیم، من در زمان جنگ به عشق ایران به کشورم بازگشتم. 

فغان از مدیران هنرنشناس

خالق چندین اپرای ملی با گلایه از رفتار برخی مدیران فرهنگی یادآور می‌شود: من از مدیر قبلی یکی از دستگاه‌های فرهنگی درخواست بودجه برای ساخت اثرم کردم به من گفت آقای غریب‌پور مگر شما چند سال دیگر زنده هستید؟! گفتم من به عنوان یک انسان زنده دارم درباره کار جدیدم حرف می‌زنم و تو درباره مرگ من حرف می‌زنی؟! باورتان می‌شود به من گفت خب اگر شما بمیری ما چه کار کنیم! با همین حرف‌ها، نصف عمر من را گرفتند. چنین مدیران هنرنشناسی را چطور در مسند تصمیم‌گیری قرار می‌دهند؟!
غریب‌پور ادامه می‌دهد: من اپرای ملی را زنده کردم، آثار سعدی، حافظ، مولوی، فردوسی، خواجوی کرمانی و نظامی را روی صحنه بردم و سبک جدید اجرایی را در تئاتر عروسکی ابداع کردم. وقتی قدر هنرمندان داخلی را نمی‌دانند چطور از هنرمندان خارج از کشور دعوت به بازگشت می‌کنند؟! 
او تأکید می‌کند: اگر شرایط مناسب باشد و بودجه کافی در اختیارم قرار بدهند، سوژه‌های زیادی برای اجرای اپرا دارم. ما از نظر سوژه، کمبودی نداریم و از نظر داستان‌های عرفانی و اجتماعی بسیار غنی هستیم اما در زمینه تبدیل این آثار منظوم به آثار دراماتیک کم‌کاری شده است. دانشکده‌های هنر ما شعبه ناقصی از دانشکده‌های غربی هستند به جای اینکه برگردانی ناقص از آثار خارجی داشته باشند می‌توانند روی ادبیات کهن خودمان کار کنند. داستان‌های غنی و زیبایی در ادبیات کهن ما هست که ظرفیت‌های دراماتیک بالایی دارند.

منثور کردن ناقص آثار منظوم

خالق اپرای ماندگار «عاشورا» خاطرنشان می‌کند: وقتی اثری مثل «مرزبان‌نامه» را ورق می‌زنید، داستان‌های ناب و بی‌نظیری دارد ولی دریغ از مسئولان ما که این ارزش‌ها را نمی‌بینند تا زمانی که خارجی‌ها این بزرگان و آثارشان را از چنگمان دربیاورند همچنان که ترکیه، مولوی را به نام خودش سند زد. او می‌افزاید: اگر اپرای مولوی در هر کشور دیگری ساخته می‌شد، آن را برای اجرا به کشورهای سراسر جهان می‌بردند یا اپرای عاشورا که نگاهی به هنر تعزیه داشت و نشان می‌داد کشور ما با هنر تعزیه‌خوانی، جزو نخستین کشورهای صاحب اپرا بوده ولی کسی توجه نمی‌کند. 
غریب‌پور که در خلق آثارش از داستان‌های شاهنامه بهره بسیاری برده است، درباره ظرفیت‌های دراماتیک این اثر سترگ در آفرینش اپراهای نو می‌گوید: فردوسی و اثر سترگش شاهنامه، لبریز از داستان‌های ارزشمند و دراماتیک است. دست‌کم ۱۸داستان در شاهنامه وجود دارد که قابلیت تبدیل شدن به اپرای صحنه‌ای و فیلم اپرا را دارد چون زبان این داستان‌ها منظوم است. 
او ادامه می‌دهد: به نظرم وقتی قصه رستم و سهراب به نثر درمی‌آید گویی یک ترجمه ناقص و ناموزون دارد به همین دلیل از سال۸۲ به سراغ آثار منظوم رفتم و اپرای ملی را با زبان منظوم و نگاهی به فرم ارزشمند هنر تعزیه آغاز کردم. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.